امام زمان «عج»( بهشت اهل بیتیان)

امام زمان «عج»( بهشت اهل بیتیان)

مربوط به چهارده معصوم و آشنایی باگل سر سبدامام زمان(عج)و دوران انتظار تا جلو گیری شود از فتنه دشمنانی که خود را در لباس دوست جلوه می دهند داعش و وهابیت که تا دیروز امام زمان نمی شناختند شیعه می کشتند الان هم می کشند تا خود رابه جای یاران آن مصلح جلوه دهند
امام زمان «عج»( بهشت اهل بیتیان)

امام زمان «عج»( بهشت اهل بیتیان)

مربوط به چهارده معصوم و آشنایی باگل سر سبدامام زمان(عج)و دوران انتظار تا جلو گیری شود از فتنه دشمنانی که خود را در لباس دوست جلوه می دهند داعش و وهابیت که تا دیروز امام زمان نمی شناختند شیعه می کشتند الان هم می کشند تا خود رابه جای یاران آن مصلح جلوه دهند

شب بود وشهر کوفه پر از آه و درد بود....





شب بودوشهرکوفه پر ازآه ودرد بود


حال وهوای کوفه غم انگیزوسردبود



شب بودوظلمتی که فضاراگرفته بود


از بار غم تمامی دلها گرفته بود



مردی غریب سوی مصلی روانه بود


دریای دیدگان ترش بی کرانه بود



میرفت وآسمانش ازاین دردمیگریست


ازآن زمان که آمدورفت اوغریب زیست



غیراز غم مدینه به لب صحبتی نداشت


غیرازوصال فاطمه اش حاجتی نداشت



تنهاترین ،غریب ترین مرد کوفه بود


کیسه بدوش کوفه وشبگردکوفه بود



عمری ز خاطرات مدینه کباب شد


تنها انیس راز دلش چاه آب شد



هم بازی تمام یتیمان کوفه بود


فکرغذاوسفره ی بی نان کوفه بود



پایان رسیده لحظه ی چشم انتظاری اش


دلشوره داشت زینب ازاین بیقراری اش

اشعارضربت خوردن مولا....

کوفه روزاشم مثه شب شده و


بوی هجرون میرسه از همه جا


یل خیبر، ای خدا تو بستره


یه غمی عجیب نشسته رو دلا




کوفه روزاشم مثه شب شده و


بوی هجرون میرسه از همه جا


یل خیبر، ای خدا تو بستره


یه غمی عجیب نشسته رو دلا



این روزا داغ حسن تازه شده


تو دلش زنده غمِ مادرشه


صدای سیلی به زهرا هنوزم


می پیچه توی گوش و تو سرشه



باز دوباره بستر و یه محتضر


این دفه به جای پهلو، سر شکست


ذکرِ زینب به لب أمّنْ یُجیْبه


کنار مولا با چشم تر نشست



یاد اون شبْ افتاده که مادرش


یه چیزی کنار گذاشت برا همه


زنده شد خاطره ی اون کفنا


که شمرد و گفت:یکی، چرا کمه؟!!



همه منتظر که تا طبیب بیاد


بلکه با خودش یه مرهم بیاره


ایشالا خدا بهش توون میده


شکاف زخم سرُ ، هَمْ بیاره



نانجیب شمشیرُ بس کاری زده


جای زخمْ بدجور، اذیّت میکنه


مرتضی با رفتن طبیب دیگه


داره با حسن وصیّت میکنه



میگه: غیرِ بچه های فاطمه


کسی اینجا نمونه،حرفا دارم


بمون عباس نرو،حرفم با توه


وصیت راجع به عاشورا دارم



ظهر روز دهم، عباس، پسرم


تویی که تو کربلا سقا میشی


آبُ هرجور شده، تا خیمه ببر


وقتی که راهیه با مَشکا میشی



چارهزار تا تیر، به سمتت میزنن


نکنه حسینُ تنها بذاری


دستاتم اگه تو این راه، تو دادی


نکنه که خم به ابرو بیاری



تیر اگر، به مشک آبِ تو نشست


اینجا قید خیمه رو بیا بزن


اونجا وقتی که برات چاره نموند


یا “أخا أدرک أخا” صدا بزن

مناجات....


بر ناله های بی اثرم توبه می کنم


بر حال و روز پر شررم توبه می کنم



با گریه های خویش به جایی نمی رسم


حالا بر اینکه بی سپرم توبه می کنم




بر ناله های بی اثرم توبه می کنم


بر حال و روز پر شررم توبه می کنم



با گریه های خویش به جایی نمی رسم


حالا بر اینکه بی سپرم توبه می کنم



بال و پرم فدای گناهم شد و شکست


بهر شفای بال و پرم توبه می کنم



هر چه به در زدم، درِ این خانه وا نشد


دلخسته ای به پشت درم توبه می کنم



خشکیده است چشم همیشه بهاری ام


اشکی بده بر این بصرم، توبه می کنم



یاسیدالکریم، پناهم نمی دهی ؟


من آن گدای در به درم توبه می کنم



یاد عذاب، درد سرم را زیاد کرد


از آنچه آمده به سرم توبه می کنم



عمرم گذشت و هر سحر از غافلین شدم


حالا برای هر سحرم توبه می کنم



هرکس که رفت کرببلا توبه کرد و رفت 


امشب منم به عشق حرم توبه می کنم



مجلس مولا حسین بن علی و عاشقان....(غرق شدن ریزه سنگ در آب حوض در اوج ماندن هندوانه.....)

بسم رب شهداکربلا


جلسه هیئت مربوط به مولا به ساقی عطشان کربلا و شاهزاده علی اکبر بود واز یک طرف جوان ناکامی که تازه وفات یافته،  یکی از مداح های  اهل بیت تو روضه گفتند:

آقا می دونین چرا یک سنگ حتی سنگریز شن را در آب می اندازی آب اون رو غرق می کنه ؟ولی هندوانه با با اون حجم همیشه در روی آب است؟ همه ساکت خودشون لب به سخن باز کردند. 

حسین آقا ، این گدای تو بود ما هم گدای توئیم خودت ذره ذره از خودت پرورش دادی امشب مهمان خودت به مولا بقیة الله(عج)فرزندت سفارشش و بکن ؛میدونین اون سنگ ریزه هیچ سهمی از اب نداشت ودر آب غرق شد ولی هندوانه چون میوه ای که از اول با آب پیدایش می یابد ، وتا آخر در وجودش آب است آب اون را در اوج خودش نگه می داره آقا یا حسین.....