امام زمان «عج»( بهشت اهل بیتیان)

امام زمان «عج»( بهشت اهل بیتیان)

مربوط به چهارده معصوم و آشنایی باگل سر سبدامام زمان(عج)و دوران انتظار تا جلو گیری شود از فتنه دشمنانی که خود را در لباس دوست جلوه می دهند داعش و وهابیت که تا دیروز امام زمان نمی شناختند شیعه می کشتند الان هم می کشند تا خود رابه جای یاران آن مصلح جلوه دهند
امام زمان «عج»( بهشت اهل بیتیان)

امام زمان «عج»( بهشت اهل بیتیان)

مربوط به چهارده معصوم و آشنایی باگل سر سبدامام زمان(عج)و دوران انتظار تا جلو گیری شود از فتنه دشمنانی که خود را در لباس دوست جلوه می دهند داعش و وهابیت که تا دیروز امام زمان نمی شناختند شیعه می کشتند الان هم می کشند تا خود رابه جای یاران آن مصلح جلوه دهند

قطعه ای از اشعارمربوط به حج مفرد امام حسین(ع) ورفتن ابوالفضل (ع) بر بام کعبه و دفاع از برادر و مولایشان امام حسین(ع)


ماه ذی الحجه که عباس به حج عازم شد

همه بر کعبه ولی کعبه به او محرم شد

در طوافش سخن از عقل فراتر می گفت 

در حقیقت لَکَ لبیک برادر می گفت

این ابوالفضل که از قبله فراتر می رفت

مرتضی بود که بر دوش پیمبر می رفت

علی اکبر به ثنا گویی او می آید 

چقدر منبر کعبه به عمو می آید 

خطبه خواند و همه را محو صدای خود کرد

در حقیقت همه را قبله نمای خود کرد

گفت این خانه که حق آمد و ایجادش کرد

مسجدی بود که بابای من آبادش کرد

اشعار ویژه وفات بی بی ام ام بنین(س)

رسیــــــده قافلــه و چشــم های تـر دارد 


برای ام بنیـــن یک نفــــر ، ... خبـــر دارد 



خـــدا کنـــد کــه مــراعـات سن او بشود 


کـه نقــل حادثــه بر قلــب او ضــــرر دارد 



نخواسته که بپرسد چه شد ابالفضلش!؟ 


سـوال بود برایــش حسین ع ، سر دارد ؟ 



براش گفت چه شد . ماجرا چه بود . ، آنکه  


بــه روی آینــــــه اش گـــرد از ســــفر دارد 



تمــام واقعـــه ایـن بـــود: بیــن نخلستــان 


جمــاعتــی ســر حمــله به یــک نفـر دارد 



تمــام قامــت او را بـه بـاد می دهـــد و .. 


بــدون آنـکه از آن دسـت ، دسـت بـــردارد 



شهید میشود عباس ، نه ، حسین ، دمی


کـه جـان سپــردن عبــــاس را نظـــــر دارد 



گـذشت واقعـــه اما تصورش باقی ست : 


هنـــــوز مـــرد خـــدا ، دســت بر کمر دارد 



ز سمـــت علقه به سمـت خیـام می آید 


چـرا کـه پیــــــــکر عبــــاس درد ســـر دارد 



ز ضــربه های عجیـب و غریــب بی رحمـی  


که قصــد بـی ادبـی با ســــــر قمـــــر دارد 



شنید ، ام بنین ، گفت:نام من این نیست 


چــــرا که ام بنیــــن ... لا اقــل پســـر دارد