امام زمان «عج»( بهشت اهل بیتیان)

امام زمان «عج»( بهشت اهل بیتیان)

مربوط به چهارده معصوم و آشنایی باگل سر سبدامام زمان(عج)و دوران انتظار تا جلو گیری شود از فتنه دشمنانی که خود را در لباس دوست جلوه می دهند داعش و وهابیت که تا دیروز امام زمان نمی شناختند شیعه می کشتند الان هم می کشند تا خود رابه جای یاران آن مصلح جلوه دهند
امام زمان «عج»( بهشت اهل بیتیان)

امام زمان «عج»( بهشت اهل بیتیان)

مربوط به چهارده معصوم و آشنایی باگل سر سبدامام زمان(عج)و دوران انتظار تا جلو گیری شود از فتنه دشمنانی که خود را در لباس دوست جلوه می دهند داعش و وهابیت که تا دیروز امام زمان نمی شناختند شیعه می کشتند الان هم می کشند تا خود رابه جای یاران آن مصلح جلوه دهند

زندگینامه حضرت ام کلثوم بانوی غم(س)(حضرت ام کلثوم همسر خلیفه ای نبوده با سند)



امروز مصادف با سالروز وفات شهادت گونه حضرت ام کلثوم(س) دومین دختر علی و


 فاطمه ـ سلام الله علیهما و آلهما ـ است.


به این مناسبت گفتگویی کرده ایـم با «حجت الاســـلام والمسلمیـــن استــاد عبدالحسیــن


 بندانی نیشابوری» پژوهشگر تاریخ اهل بیت(ع) و خطیب توانا.


استاد بندانی به غیر از حضور فعال در خطابه و تدریس، کتب متعددی نیز به زیور طبع 


آراسته کرده است؛ از جمله: "تقویم شیعه" به دو زبان فارسی و عربی، "ادب زیارت، 


معرفت زائر" به دو زبان فارسی و هندی، "اشک حسینی سرمایه شیعه"، "ریحانه 


کربلا"، "غدیر، عید دعا و محبت" و "133 حدیث نورانی از امام حسین(ع)


ابـنا: حضرت ام کلثوم(س) در چه تاریخی متولد شدند؟




ــ بسم الله الرحمن الرحیم.


به خاطر مشکلاتی که تقیه را ایجــاب مـــ‏کرد و عدم وجود امـــکانات لازم در دسترس


 شیعیان، سند معتبری درمورد تاریخ ولادت حضرت ام کلثوم(س) وجود ندارد و تاریخ


 دقیق تولد ایشان معلوم نیست. این مشکل حتی در رابطه با شخصیتی مانند امام چهارم


 نیز هست؛ یعنی درباره تاریخ ولادت امام سجــاد(ع) قریب به 13 قول و شاید بیشتـر، 


وجـــود دارد. ایشان با اینکه یک امام معصوم هستند، ولی تعدد اقوال در روز ولادتشان 


اینقدر زیاد است؛ چه رسد به جناب ام کلثوم(س).


 ابـنا: چرا تواریخ ولادت برخی از بزرگان نامشخص است؟ 


ـ دلایل نامشخص بودن زمان دقیق ولادت برخی از ائمه اطهار(ع) و فرزندانشان به سه 


دسته تقسیم میشود:


تحت الشعاع قرار گرفتن


حضرت ام کلثوم(س) به دلیل ویژگیهای که حضرت زینب(س) داشتـــند مانــند خواهر

 

بزرگ بودن، وصی سیدالشهدا بودن، سخنرانیها، نائبة الامام بودن وقهرمانی‏ها درواقعه


 کربلا و ... کمی تحتال شعاع قرار گرفتند. مثلاً ما بیش از70 عنوان کتـــاب در مورد 


حضرت زینب(س) داریم ولی در باب حضـــرت امکلثوم(س) شاید تنهــــا 8 یا 9 مورد


 داشته باشیم.


مثلا حضرت ام البنین(س) چهار پسر داشت که سه نفر دیگـر آنها غیـــر از حضــــرت


 ابوالفضل(ع) هم ملا و آقازاده بودند. اما در این بین، نورانیت حضرت عباس(ع) آنها


 را تحت الشعاع قرار داد.



همین مسأله باز در مورد ابعاد شخصیتی خود حضرت ابوالفضل(ع) هم موضوع صادق


 است؛ یعنی چون شجاعت، پهلوانی، پرچم داری و وفاداری ایشان بسیار چشمگیر بود،


 بقیه ابعاد شخصیتـــی حضرت عبــاس(ع) تحت الشعــاع قرار گرفتــه است. درحالی که


 درباره ایشان داریم  که "کان فقیهاً عالماً ؛ یعنی او یک دانشمند فقیه بود" و "کان فقیهـاً 


زاهداً ؛ یعنــی فقیهی بــود که از دنیــا دوری میـ‏کرد" و "بین عینیه اثر السجود ؛ بین دو 


چشمانش (یعنی بر پیشانیاش) اثر سجده بود". اما این سجایای بزرگ ایشان تحت الشعاع


 آن دلاوری هاست و بازگو نمی‏شود.


از بین رفتن اسناد شیعی


خیلی از اسناد شیعه، به دست ما نرسید و در آتشســوزی هایی که در کتابخـــانهها شد از


 بین رفت؛ آتش سوزی در کتابخانه‏های شیعی بغداد، ری و یا نیشابور. در تاریخ آمـــده


 است که در آن زمان 32 دانشگاه وجود داشت که حدود 23 تا از آنها در نیشابور بـــود. 


مغول‏ها وقتی به نیشابور حمله کردند، فرمانده آنها پرسید: آب حمامها با چه گرم میشود؟ 


گفتند: با هیزم. او سپس دستور داد که از این پس آب حمـــامها باید تا یک هفتـــه با کتـــب


 کتابخانهها گرم شود! حال درنظر بگیرید چقدر کتب شیعه در میان این کتب سوخت؟!


3. مظلومیت اهل بیت(ع)


قاعده دشمنان اسلام همیشه بر این بوده است که اسم و رسم اهل بیت(ع) را از بین ببرند.


 مثلا قبر شریف امام حسین(ع) قریب به 13 بار ویران شـد؛ در حالی که ایشــــان امـــام


 معصوم و ریحـــانه رسول الله(ص) اســـت. حال از خـــواهرش میگذارند اسم و رسمی


 بماند؟!


«متوکل» در دوران حکومتش، 70 هزار زایر را در راه زیارت امام حسین(ع) کشت؛ 


به جز آنهایی که در زندانها کشته شدند. انگشت قطع می کردند. دستان را از مچ و یا باز


و قطع میکردند


تمام این مسایل باعث می‏شد که اگر هم کسی مطلبی درمورد اهلبیـــت(ع) داشـــت، پنهان 


می کرد چه برسد به تاریخ ولادت این حضرات.


مثلا «مرحوم شهید ثانی» فقه مذاهب اربعه را در مسجد الحرام درس میداد ولی از باب 


تقیه این فقه را بر اساس مذاهب اربعه اهلسنت درس میداد! یا «مرحوم کلینی» 20 سال


 طول کشید تا کتاب کافی را تألیف کرد. حال معلوم میشود که تشیع و شیعیان چقدر در 


خفقان به سر می برد.


ابـنا: پس با اینهمه مشکلات، رسیدن همین حد از اطلاعات هم کار بسیار بزرگی بوده 


است


ــ بله؛ تاریخ ولادت اهلبیت(ع) اکثراً با کرامات به دست ما رسیده است یا سینه به سینه


 نقل شده و با زحمات فراوان در کتب نقل شده است.در باب مظلومیت اهل بیت(ع) به 


موضوع کربلا توجه کنید. حضرت امام باقر(ع) فرمودند: "بزرگان و مردان ما را کشتند


 و بقیه مان را به شام بردند". منظور ایشان این نبود که آنها را به شام بردند تا آنهـــا را 


مشاهده کنند؛ بلکه به قصد این بود که آنها را برای تفریح در آن مجالس بکشند! حضرت 


میفرمایند که 400 نفر از سران مملکتی و لشکری و کشوری، زنان رقاصه، جلادان و 


همه و همه آمده بودند. این حضرات را به قصد کشتن برده بودند که نگذارند اسم و رسمی 


از آنان بماند. «یزید» و «معاویه» علناً گفتند که: "دفنا دفنا". یعنی این دو علناً اظهـــــار 


داشتند که "اشهد ان محمداً رسول الله" را دفن میکنیم که هیچ اثری از آن باقی نماند!


ابـنا: و رنج‏های فراوانی که روات و محدثان شیعه کشیدند


ـ بله ؛ مثلاً «ابن ابی عمیر» چقدر به زندان رفت و چقدر شلاق خورد که اسم شیعیان را


 بدهد؟! خواهرش تمام کتاب هایش را جمع کرد و در تابوتی گذاشت و روی تابوت را قیر


اندود کرد. سپس به شیعیان گفت که به اسم اینکه کسی از اهل این خانه فوت کرده، تابوت


 را تشییع کنید و به نخلستان ببرند و دفنش کنند. خواهر ابن ابی عمیر حتی به این نیز اکتفا 


نکرد و پس از دفن آن تابوت، روی آن سبزیجات کاشت. تا اینکه پس از سالها، ابن ابی 


عمیر از زندان آزاد شد و تابوت کتاب را درآورد. این کاری ابن ابی عمیر، کار کمی نبود.


اگر به کتاب "وسایل الشیعه" مراجعه کنید، میبینید که چقدر حدیث با عنوان "عن ابن ابی


 عمیر" آمده است. روایات و احادیث اینگونه و با این زحمات به دست ما رسیده است.


لذا این سه مورد باعث شد که ولادت بسیاری اهلبیت(ع) و فرزندانشان یا نامشخص و یا با


 تعدد اقوال روبرو شود که ولادت حضرت ام کلثوم یکی از این موارد است.


 ابـنا: یکی از بحث انگیزترین مسائل مربوط به زندگی حضرت ام کلثــــــوم(س) ازدواج 


ایشان با خلیفه دوم «جناب عمر بن خطاب» است. عده ای معتقـــــدند که این نقـــــل، از


 تحریف‏های تاریخی است و عده ای هم می گویند که درست است. نظر شما چیست؟


ــ به نظر بزرگان شیعه، همسر حضرت ام کلثوم(س) پسرعمومی ایشان «عون بن جعفـر


 طیار» است؛ همانگونه که همسر حضرت زینب(س) پسرعموی ایشان «عبدالله بن جعفر


 طیار» بود. گذشته از آنکه در آن زمان رسم بود که هاشمی با هاشمی ازدواج میکرد. 


خیلی از سادات هنوز هم اینگونه ازدواج میکنند. در پاکستان و افغانستــان نیز کمــــاکان


 ساداتی هستند که با غیر سادات وصلت نمیکنند.  


در نتیجه دو پسرعمو با دو دخترعمو ازدواج کردند؛ عبدالله بن جعفر با حضرت زینـــب


(س) و عون بن جعفر با حضرت ام کلثوم(س). این جناب «عون بن جعفر» هم در واقعه


 کربلا شهید شد

.

ابـنا: پس ماجرای ازدواج ایشان با خلیفه دوم از کجا ناشی و اینقدر معروف شده است؟


ماجرای ایجاد شبهه ازدواج حضرت ام کلثوم(س) با خلیفه دوم ازحمله به بیت فاطمه(س)


 و جریان آتش زدن در آغاز شد؛ زیرا پس از ماجرای آتش زدن در خانه، مشروعیت خلفا


 کمرنگ شد. آتش زدن در خانه امیرالمومنین علی(ع)‌ لکه ننگی بر پیشانی مسلمانان بود و


 دستگاه حاکم متوجه شد که مردم در حال فهمیدن علت دفن شبانه حضرت زهرا(س) هستند


در کتب "المودة" قندوزی، "استیعاب" ابن عبدالبر، "المعارف" ابن قتیبــــه و .. آمـــــده که 


حضرت فاطمه زهرا(س)به آنان فرمودند که: "خدا وملائکه را شاهد میگیرم که شما مرا 


آزردید ورضایت مرا به دست نیاوردید. قسم به خدا اگر محضر پدرم برسم از شما شکایت 


خواهم کرد".


حتی یک دانشمند و مورخ مسیحی پرسید که: اگر اختلافی در صدراسلام نبوده، پـــس چرا


 قبردختر پیامبر شما مسلمانان مشخص نیست؟! وچرا گفت که دوست ندارم به تشییـع من 


بیایند و بر من نماز بخوانند؟‍!


لذا آنها وقتی دیدند چنین بلوایی به وجود آمده است، گفتند باید ارتباطی با منزل حضـــرت 


علی(ع) برقرار کنیم و مثلا بگوییم که خلیفه، داماد حضرت زهرا(س) بوده است تا حرف


و حدیثها از بین برود. بر این اساس مردم هم میگویند که اینان با هم اختلافی نداشتند و


 فقط دعوایی خانوادگی بود!


ابنا: آیا مردود بودن ماجرای ازدواج حضرت ام کلثوم(س) با جناب عمر بن خطــاب در 


منابع اهل سنت هم آمده است؟


ــ بله؛ فراوان است. «دکتر محمد امینی نجفی» فرزند علامه امینی، در کتاب "انگیزه دولت


 های اموی و عباسی در جعل و ترویج حکـایت ازدواج عمر با حضــــرت ام کلثــــوم(س)"


1214 مدرک از کتـــب اهل سنــت درمورد تمـــام رفتـــار و سکنـــات خلیفه دوم در طول


 زندگیاش نقل کرده است. این کتاب تمام ریز حرکات خلیفه دوم را بر اســـاس منابـــع اهل 


سنت بررسی کرده است.»ابن سعد» در کتاب "طبقات" جلد سوم صفحه 183 و «ابن هشام


» در کتاب "السیرة النبویة" جلد سوم صفحه 791 و "تاریخ طبری" جلد سوم صفحه 269 


آوردهاند که خلیفه دوم 14 همسر داشته است که یکی از آنها «ام کلثوم بنت جرول خذاعی»


 بود. پس ایشان زنی به نام امکلثوم داشته ولی نه «ام کلثوم بنت فاطمة الزهراء(س)».


لذا برخـــی از مولوی های حال حاضــــر اهل سنـت هم قبول دارند که مطلب ازدواج او با


 حضرت ام کلثوم(س) دروغ است.


به غیر از اینها، تعداد زیادی از علمای شیعه هم با اسناد تاریخی، این مسأله را رد کرده اند؛


 از جمله: «سید محمد علی حلو» در کتاب "کشف البصر عن زواج ام کلثــــوم من عمـر"؛ 


«سعید داودی» در کتاب "مسائل سؤال برانگیز در تاریخ اسلام"؛ «کلب العباس محمدعلی»


 در کتاب "بزرگتر از دروغ!!! افتراء ازدواج حضرت ام کلثــوم"؛ «سیـــد ناصر حسیـــن 


لکهنوی» (که اهل هند است) در کتاب "افهام العداء و الخصم فی نفی عقد ام کلثوم"؛ «علی


 محمد دوخیر» در کتاب "ام کلثوم بنت امیرالمومنیـــن علی(ع)" (چاپ بیـــروت)؛ «سیــــد


مرتضی علم الهدی» در کتاب "انکاح امیرالمومنین ابنته من عمر"، «سیــدجعفـــر مرتضـی


عاملی» در کتاب "ظلامة ام کلثوم"


البته در تواریخ آمده است که عمر افرادی را فرستاد برای خواستگاری که پیوند را برقرار


 کند، اما به دلایل متعدد تاریخی و غیر تاریخی، این منقولات صحیح نیست

.


ابـنا: مثلاً چه دلیلی؟

ــ مثلاً بحث عقلانی بودن یا نبودن این ازدواج. «ابن جوزی» در کتاب "المنتظــــم" جلد


 چهارم صفحه 237 و کتاب "ذخایر العقبا" و «ابن سعد» در کتاب "طبقات" جلد هشتـــم


 صفحه 463 آورده اند که حضرت زهرا(س) که به شهادت رسیدند حضرت ام کلثــــوم


(س) چهار ساله بود. بعد از شهادت حضرت صدیقه(س) دو سال و اندی ابوبکر حکومت


 کرد و سپس نوبت به عمر رسید. پس حضرت ام کلثوم(س) در زمان آن خواستـــــگاری 


حداکثر هفت یا هشت ساله بود؛ در حالی که خلیفه دوم 60 ساله داشت.


لذا «عبدالرزاق» در کتاب "مصنف" جلد ششم صفحه 163 آورده است که حضـــرت ام


کلثوم(س) در هنگام عقد سرگرم بازی با کودکان بود!


حال شما پاسخ دهید آیا پدری، دختر هفت یا هشت سالهاش را به مرد 60 ساله میدهد؟ آن 


هم امیرالمؤمنین علی(ع) که باب علم و حکمت نبی(ص) است؟


گذشته از اینکه کتب اهل سنت مملو از شدت عمل و خشونت خلیفه دوم ـ مخصوصاً با زنان


 ـ است. آیا حضرت علی(ع) که از این اخلاقیــــات و روحیات خلیفـــــه دوم باخبــر بود، 


دختــر کودک و نابالغ خود را به ازدواج ایشان در میآورد؟!آورد؟!



ابـنا: برخی پاسخ می‏دهند که ازدواج پیرمردان با دختران کودک در آن زمان مرسوم بود.


ــ اتفاقاً سیره خلیفه دوم خلاف این بود و این هم یکی دیگر از دلایل ماست. «ابن قتیبه» در


 کتاب "غریب الحدیث" جلد اول صفحه 266 و «ابن ابی الحدید» در "شرح نهج البلاغــه"


جلد 12 صفحه 163 و «کراجکی» در "کنز العمال" جلد 16 صفحه 499 و کتاب "تاریخ 


مدینه منوره" جلد دوم صفحه 769 آوردهاند که عمر بن خطاب مردان را نصیحت میکــرد 


که: از خدا بترسند و با زنان هم سن و سال خود ازدواج کنند. او به دختران هم توصیـــــــه 


میکرد که تن به ازدواج با مردان پیر ندهند.پس چطــور خلیفه اهل سنــــت که در زندگــی


 شخصی زاهد هم بود، خودش حرف خود را زیر پا گذاشته است؟!


ابـنا: کسانی هم که موضع ازدواج را قبول کرده اند آن را به تهدید علی(ع) به وسیـــــله


 خلیفه دوم نسبت می‏دهند. نظر شما چیست؟


ــ در کتاب "اصول کافی" جلد پنجم صفحه 346 از امام صادق(ع) نقل شده که فرمــودند:


 وقتی امیرالمومنین(ع) خواستگاری از حضرت امکلثوم(س) را قبول نکرندند عمـــــــر بن


 خطاب به «ابن عباس» گفت: به خدا چاه زمزم را پر میکنم و هیچ فضیلتی را برای شما


 خانواده باقی نمیگذارم مگر اینکه آن را از بین می برم؛ و دو شاهــــــد می آورم که علی 


دزدی کرده و دست او را قطع می کنم!ابن عباس ترسید و نزد حضرت علی(ع) رفــــت و


 مطالب را اظهار داشت. حضرت فرمودند به او بگو: "آن پیراهن زرد هنوز موجود است.


 اگر این کارها را بکند من هم آن پیراهن زرد را می پوشم".


پیراهن زرد لباسی بود که علی(ع) در هنگام جنگاوری ها می‏پوشیدند. لذا وقتی خواستند قبر


 حضرت زهرا(س) را نبش کنند، حضرت پیراهن زرد را پوشید و با ذوالفقــــار بر دیـــوار


 شکسته ایستاد. یکی از صحابه با دیدن این صحنه گفت: پیامبر(ص) فرموده بود بترسید


 از لحظه ای که علی بن ابی‏طالب(ع) بر دیوار شکسته بایستد و پیراهن زرد بپوشد.


یعنی حضرت علی(ع) فرمودند که من اینجا دیگر امر به سکوت نشده ام. آن قضیه حمله


 به منزل بود که من امر به صبر شدم. ابن عباس این پیغام امیرالمؤمنین علـــی(ع) را به


 خلیفه دوم رساند و او دید از این راه موفق نمی‏شود.


«ابوالقاسم کوفی» در کتاب "الاستغاثه" جلد اول صفحه 78 ، «بیهقی» در کتاب "الســنن


الکبری" جلد 10 صفحه 144 و «بیاضی» در کتاب "الصراط المستقیم" جلد سوم صفحه


 130 شبیه همین ماجرا را از طرق مختلف آورده اند؛ لذا این توجیه هم برای اثبــات این 


ازدواج صحیح نیست.


 ابـنا: شبهه ای هم وجود دارد که می‏گویند این مسائل نبایـــد مطرح شـــود؛ حــــال آنکه


وهابیون با چاپ کتاب در تیراژهای میلیونی تلاش دارند که با مستمسک قــرار دادن این


 ازدواج، مظالمی که به اهل بیت(ع) رفت را دروغ جلوه دهند


ــ طبق فرموده رهبر معظم انقلاب، ما با اهل سنت وحدت داریم اما این بدین معنـــا نیست 


که از عقاید خود دست برداریم یا حقایق تاریخی را انکار کنیم.ما قصد توهین به هیچ دین،


 مذهب یا شخصی را نداریم و خدای ناخواسته قصد ایجاد تفرقه نداریم. این مطالبی که گفته


 میشود همگی تاریخ است. ما مطالب کتب خودشان را کنار یکدیگر گذاشته و از همانها 


نتیجه می‏گیریم


ابـنا: آیا حضرت ام کلثوم(س) در واقعه کربلا و سپس اسارت حضور داشت؟

ــ بله؛ حضرت ام کلثوم(س) پس از واقعه هولناک کربلا، دوش به دوش حضرت زینب


(س) بود. ایشان هم بارها و بارها در طول مسیر خطبــــــه خواند؛ در "کوفه"، "بعلبک"، 


"سیبور"، "نصیبیین" و چهل منزلی که رفتند سخنان ایشان وجود دارد. همچنین ایشان در


 ورود به دروازه شام و ماجرای تازیانه و مطالب دیگر حضور داشتخطبه ای که ام


 کلثوم(س) در کوفه خواند غوغایی به پا کرد. وقتی دیدند مردم کوفه نان و خرما در میان


 بچه ها تقسیم کردند. حضرت آمدند از دهان بچه ها نان و خرما را بیرون کشید و گفتند:


 مگر ما را نمیشناسید؟ مگر نمیدانید صدقه بر ما حرام است؟


قافله وقتی در اربعین به کربلا بر‏گشت حضرت زینب(س) در کنار قبر برادر آنقدر نالــه


کرد و لطمه زد که از حال رفت. حضرت ام کلثوم(س) نیز به همین شکل. حضرت زینب


(س) روضه خواند و لطمه زد و از هوش رفت؛ سپس حضرت ام کلثوم(س) برخاست و 


روضه خواند و از حال رفت. یعنی در همه وقایع پا به پای حضرت زینب(س) بود.


حضرت ام کلثوم(س) همه جا احترام حضرت زینب(س) را نگه داشت و قبل از ایشان قدم


 بر نداشت و حتی قبل از ایشان صحبت نکرد؛ اما هر جا که حضرت زینب(س) از حـــال 


میرود، ایشان ادامه میدهند.


در منزل حضرت ام البنین(س) که زنها برای عزداری وارد شدند و اولین دسته عزاداری


 زنانه بود، وقتی ماجرای کربلا را توضیح دادند، حضـــرت زینب(س) غـش کرد؛ سپـــس 


حضرت ام کلثوم(س) به جای ایشان بلند شدند.


ابـنا: وفات حضرت ام کلثوم(س) در چه زمانی بود؟


ــ در کتاب "ریاحین الشریعه" جلد سوم صفحه 256 آمده که حضرت ام کلثوم(س) به دلیل 


اینکه صبری که خداوند به حضرت زینب(س) عطا کرده بود را نداشت چهار ماه پـــس از 


بازگشت از سفر کربلا به مدینه، دق کرد و در واقع بر اثر شدت تألمات به شهادت رسید.           

************************************************


گفتگوی ذیل در 22اردیبهشت 1392 به کوشش آقای علی شاکر صورت 


گرفته ومنبع ابنا میباشد.




 

ای مقامت فراتر از مریم


 ای مقـــامت فـراتـر از مریــــم


ای شکوهـت رسـاتـر از حــــوا


ام کلثــوم ! خواهــر زینب 


عصمت الله دوم زهــــرا  

 



پیش پایـت تــــمام حـــور و ملـــک


در رکـــــوع و سجـــــود افتـــــاده


نســل برتـر ز خانــــواده نـــــور..!


دخت مـولا و فاطمـه  زاده

 



ای حجابت فرشته را چادر


حوریان در طواف معجر تو


آن قدر ناز داری ای بانو..!


بال جبریل فرش معبـر تو

 



از نفسهایت ای نسیم بهشت..!


بــوی عطــر و گــلاب می آیــــد


التمــاس دعـای نیمــه شبـــان


سوی تو مستجـــــاب می آیــد


 


تو کجـــــا و تبـــــار ناپـاکان....!؟


تـو ملیکـه ز عالــم ملکـــــــوت!


تـو بهشتـی چـه نسبتی داری



به کویــر و به دوزخ و برهــوت؟  


قرص خورشید و زمهیر سیاه...!؟


جمع ایمان و کفـر ممکن نیست


هرکـــه ایــن قصـه را کنـد بــاور


به خدا شیعه نیست مؤمن نیست

 



انتــهـای عــروج جبـرائـــیل


اولیــن پــله مقــــام شمــا


کربـلا زنـده مانـده امــا، بـا


خطبه زینب و کلام شمـا

 



مثل زینب غروب عاشورا


داغـــــدار بـــــرادرت بـــودی


آمــــدی در حوالـــی گـــودال


و کمک حـــال مـــادرت بودی

 



دست سنگین عصر عاشورا


روی مـــاه تو را کبـود، نمود


آن طرف زینبی که بود سپـر


این طرف تو میان آتش و دود

 



مثل زینب  میان بزم شراب


تکیـــه گــاه یتیــم اربـابــــــی


کربلا؛ کوفه؛ شام؛ کرب و بلا


تا مـدینـه چـو مـاه، می تابی

 



زینـب  و تـــــو؛ مکمــــل عشـقـیـــد


تو درخشــنده؛ زینب  المــاس است


ادبـــت در مـقــابــــــل خـــواهـــــــــــــر


در مثل، چون حسیـن و عباس  است


ظهور حیدر


بانو زبانزد است حیایی که داشتی

تاریخ ثبت کرده وفایی که داشتی

نازل شود به وحی خدا مدح وصف تو

با آن مقام پیش خدایی که داشتی

در آسمان حیدر و زهرا پریده ای

مهد کمال بود هوایی که داشتی

با حضرت عقیله شما مو نمی زدی

در خلق و و خو و مهر و صفایی که داشتی

دیدند اهل کوفه که حیدر ظهور کرد

با خطبه ها و صوت رسایی که داشتی

دیدی مصیبتی که دگر کس نمی رسد

به ابتدای صبر و رضایی که داشتی

عباس تا که دید نداری تو هدیه ای

سهم تو شد به کوی منایی که داشتی

قربانی تو نزد خدایت قبول شد

یک عمر ماند رنگ حنایی که داشتی

ام البنین به شهر مدینه که روضه داشت

گل می نمود شور بکایی که داشتی

با زینب و رباب فقط ناله می زدی

با خاطرات کرب و بلایی که داشتی

تقسیم شد میان اسیران اهل بیت

در شهر شام آب و غذایی که داشتی

حتی زن یزید لعین گریه اش گرفت

با دیدن خرابه و جایی که داشتی

عباس بود روی نی و بست چشم خود

وقتی که دید تاول پایی که داشتی

در خیمه های سوخته ی بی حسین چه شد ؟

بعد از غروب و شام عزایی که داشتی

شکر خدا نبود ببیند برادرت

بردند گوشوار طلایی که داشتی

یاد صدای فاطمه افتاد پشت در

زینب شنید سوز صدایی که داشتی

شکر خدا نبود حسین تو بشنود

در زیر تازیانه نوایی که داشتی


در خانه سگ پری نیاید هرگز

بانو همه جا نام شما عقده گشاست


مسکین تو از قید غم و غصه رهاست


درخانــــه ســــگ پری نیایـــد هرگـــز


تزویج تو باخلیفه از ریشه خطاست

َ

ما گریه کنان ام کلثوم هستیم

ما از می جام عاشقی سرمستیم


بر مرحمت دخت علی دل بستیم


محشر که بیاید همگی میگوییم


ما گریه کنان ام کلثوم هستیم


****

ای عالمه ی علوم دین ادرکنی


ای چادر تو حبل متین ادرکنی


یاسَیِّدَةَ النِّسا أَنَا سائِلِکُم


ای دخت امیر مومنین ادرکنی


****

ای روشنی نسل طهورای فاطمه


ای سردبیر مجمع شورای فاطمه


بی شک و شبهه عمه ی سادات عالمی


ای هم ردیف زینب کبرای فاطمه


****

ملیکه ی دو سرایی و نوحه گر هستی


خمیده ای به گمانم شکسته پر هستی


میان روضه ی امشب به خاطرم آمد


تو از غریب مدینه غریب تر هستی


****

تندیس حلم و حجب و حیایی بزرگوار


سنگ صبور شیر خدایی بزرگوار


محشر به إذن مادر سادات فاطمی


آری شما شفیعه ی مایی بزرگوار


****

عزیز فاطمه در معرض خطر بودی


ز بانوان حرم تو گرسنه تر بودی


"سری به نیزه بلند است در برابر" تان


تمام واقعه را تو نظاره گر بودی