یادگاریّ حضرت کوثر
ای فراتر ز وادی باور
َیاس خوشبوی خانه ی گل ها ...
امّ کلثوم خانه ی حیدر
َبر سر گونه های تو جاری ست
عطر گلبوسه های پیغمبر
دختر قد کشیده ی زهرا
عروس خانواده ی جعفر
دل تو مثل زینب کبری
با غم و غصّه بوده هم سنگر
از غم و غصّه ی در و دیوار
یا که زخم سر یل خیبر
یا که با یاد اشک و آه حسن
گوشه ی حجره ... پاره پاره جگر
جان سپردی ... ولی یقین دارم
که تورا کُشت لحظه ی آخر
مرثیه های ظهر عاشوراء
روضه های برادر بی سر ...
عشق شاه بریده حلقومی
خواهر زینب ... امّ کلثومی
شاهد داغ بی امان حسین
همدم جان نیمه جان حسین
پیشمرگ دختران حرم
مرهم زخم کودکان حسین
بادوچشمان خیس خود دیدی
ارباً اربا ... تن جوان حسین
وقتی از سمت علقمه برگشت
دیده شد قامت کمان حسین...
خواندی از سیل اشک چشمانش
به زمین خورده پهلوان حسین
ساعتی بعد ... غرق در خون شد
حنجر طفل بی زبان حسین
بین گودال ... در هجوم تگرگ ...
قطعه قطعه شد استخوان حسین
برزمین مانده پیکرش امّا ...
بر سر نیزه شد روانه ... حسین
اوّلین مرثیه سُرای عطش 1
ای همیشه روضه خوان حسین
از تو می خواهم امشب ای بانو
اذن دیدار آستان حسین
تو دعا کن که عاقبت برسد ...
جمعه ای ... صاحب الزّمان حسین
کرده شمع وجودمان را آب
روضه هایت ... شریکةُ الارباب
براساس شواهد و اسناد تاریخی ، اگر حضرت امّ کلثوم (س) را نخستین مرثیه سرای حضرت اباعبدالله
الحسین (ع) بشماریم ، حرف گزافی نگفته ایم ؛ آنجا که در سوگ حضرت علی اصغر (ع) می فرماید :
یا لَهفَ قلبی علَی الصّغیر الظّامی فَطَمَتهُ السّهامُ قبلَ الفِطام ِ ....
چقدر دلم کباب شد بر کودک تشنه کام ، که پیش از اینکه از شیر گرفته شود تیرها
او را از شیر گرفتند
که این نخستین چکامه ی عاشورایی است که از حضرت امّ کلثوم (س) در تاریخ ثبت شده است .
( اسفرایینی ، نورالعین ، ص 56 )
مثــــــل فاطمـــه قـــــدرش نهــان است
توصیف شأنش فوق توضیح و بیان است
خود را دخیــــل رشتــه های چادرش کن
او عمه ی مظلومه ی صاحب زمان است
پای ولایت حسین
وقتی همه جا دور و برش زینب بود
یعنـــــی که تمام یاورش زینـــب بود
در شام که خطبه خواند با صوت علی
از مستمعــــین منبــــرش زینب بــود
او هیبت و غیرت بنی هاشم داشــت
او فاطمه بود و حیدرش زینــــــب بود
در طـــــــول اســـــارتش مطیــــع امر -
فرمـــــان امام و رهبـــــرش زینب بود
در پـــای ولایـــت حسیـــــن بـــودن او
ماننــــد وفــای خواهـــرش زینــــب بود
یا مهدی(عج)
کندوی باغ هستـــــــی بی تو عسل ندارد
بی تو کتـــــاب عاشق ضرب المثل ندارد
گفتا که بین خوبان مهدیست یا که یوسف
گفــتم که در دو عالـــــم مهدی بدل ندارد
گفتـــــم به خرد که چیست اسبـــاب نجات
درسختـــــی روزگار و وقت خطـــــــرات
در واوی عشـــق وعــقل گشتی زدوگفــت
بر طلعـــــت نورانی مهـــــــــــدی صلوات
مــــرا از پیــــــش خــــود آقـــا نــــکن رد
کــــه کــــردم نــــام زیبـــایــت به دل حــک
دعــا کـــن تا بقیـــع را هـــم بســــازیــــــم
حسیـــــن جـــان روز مادر هم مبـــــــارک
مرا از پیــش خود آقا نکـن رد
که کردم نام زیبایت به دل حک
دعـا کن تا بقیـــع را هــم بسازیم
حسین جان روز مادر هم مبارک