امام زمان «عج»( بهشت اهل بیتیان)

امام زمان «عج»( بهشت اهل بیتیان)

مربوط به چهارده معصوم و آشنایی باگل سر سبدامام زمان(عج)و دوران انتظار تا جلو گیری شود از فتنه دشمنانی که خود را در لباس دوست جلوه می دهند داعش و وهابیت که تا دیروز امام زمان نمی شناختند شیعه می کشتند الان هم می کشند تا خود رابه جای یاران آن مصلح جلوه دهند
امام زمان «عج»( بهشت اهل بیتیان)

امام زمان «عج»( بهشت اهل بیتیان)

مربوط به چهارده معصوم و آشنایی باگل سر سبدامام زمان(عج)و دوران انتظار تا جلو گیری شود از فتنه دشمنانی که خود را در لباس دوست جلوه می دهند داعش و وهابیت که تا دیروز امام زمان نمی شناختند شیعه می کشتند الان هم می کشند تا خود رابه جای یاران آن مصلح جلوه دهند

شعر بی بی سه ساله - ظهر یک پنج شنبه ی غمگین



ظهر یک پنجشنبه ی غمگین




ظهر یک پنجشنبه ی غمگین


اتفاقی گذشتم از جایـــــی


داشـــت از انتهای یک کوچه


می وزید عطر روضه و چایی



گریه ی اهل خانه آن لحظه


در دل من سر و صدایی کرد


بی توجه گذشتـــــم اما باز


بوی روضه مرا هوایی کــرد




جلوی در نشستـــــم و قدری


روضه خوان روضه خواند و باریدم


ناگهان بین روضه خوانــــی ها


پیرمردی شکسته را دیـــــدیم




پیرمردی که می نشــــاند سریع


پشت هر گریه اش تبسّــــــــم را


با همان دست خسته ی خود داشت


جفت می کرد کفــــــش مردم را




در همین حین از مقابــــل او


کودکی بسیــار بازیگـــــوش


رد شد از روی کفش ها و پرید


خون آن پیرمرد آمد جـــــوش



پیرمرد عبوس و ناراحــــــــت


گفت چیزی و بچّه ساکت ماند


ناگهان روضه خوان گریز زد و


روضه را برد جای دیگر، خواند:




آی مردم چرا حوالی دشـــــت


پای طفل سه ساله کفش نبود


یا اگر بوده پس چرا اینقـــــــدر


شده پاهای او سیـــــاه و کبود




کفش اگر پاش بوده پس دیگر


این همه خار از کجـــــا آمـــــد


و اگر هم نه، زجـــــــر دنبالش


اینهمـــــــه راه را چـــرا آمــــــد




آه این طفل در سه ساله گی است


کفش هم گیــــــــــرم او به پا دارد


تا کجـــــا می شــــــود فرار کنــــــد


فرض کــــــن تازه زجر بگــــــــذارد




من خلاصه کنم که وقت گذشـــــت


حجم چکمه چقدر سنگین اســــــت


شکل پنجاه ساله ها شده بــــــود


هر که زهراست آخرش این اســـت




اشعار بی بی سه ساله - متن نوحه آذری زمرمه برای شهادت حضرت رقیه(س) -( باشیما چک الون، روحو مون همدمی )


متن نوحه آذری زمرمه برای شهادت حضرت رقیه(س) -


( باشیما چک الون، روحو مون همدمی )






باشیما چک الون، روحو مون همدمی


من یاتا بیلمورم، گئجه نین عالمی


چخاجاق جانیم ، بیلورم عمه


ئولورم عمه،ئولورم عمه


*******


هی دیردیم قوناق، اولا یار کاش منه



وئردیلر طبقده ، بیر کسیک باش منه


بو باشین یو لوندا ، چوخ دیوب داش منه


غملریم آغلادار ، کوثر و زمزمی


چخاجاق جانیم ، بیلورم عمه


*******


کیم گوروب عمه جان من گورن گونلری


حالیم ایلور بیان ، باشیمون معجری


قالدی یولدا گوزوم ، گورمدیم اکبری


گلسه جان وئرنده ، بالاوین نه غمی


چخاجاق جانیم ، بیلورم عمه


*******


آند وئرم بی بی ، عمومون جاننا


ربابین آهینا ، اصغرین قاننا


دعا ایله گئدیم ، بابا مون یاننا


در ویرانیه ، وور قرا پرچمی


چخاجاق جانیم ، بیلورم عمه


*******


آجیقلاندی منه دشمن آغلیندا


شمر امان وئرمدی ، سینه داغلیاندا


شامین یولاریندا ، یاره باغلیاندا


نفرینیم دوتاجاق ، خصم نا محرمی


چخاجاق جانیم ، بیلورم عمه


*******


قوش سسون سسیمه ، چاغوران ئللری


دیوللر عمو مون ، کسیلوب اللری


سسله بابام گله ، آچا مشکللری


آیریلیق غصه سی ، چوخ سیخوب سینه می


چخاجاق جانیم ، بیلورم عمه







اشعار سفیر سه ساله شام - ای عمه بیا تا که غریبانه بگرییم


ای عمه بیا تا که غریبانه بگرییم



ای عمه بیا تا که غریبانه بگرییم 

 

رو از وطن و خانه، به ویرانه بگرییم


پژمرد گل روی تو از تابش خورشید 


 در سایه نشینیم و به جانانه بگرییم