امام زمان «عج»( بهشت اهل بیتیان)

امام زمان «عج»( بهشت اهل بیتیان)

مربوط به چهارده معصوم و آشنایی باگل سر سبدامام زمان(عج)و دوران انتظار تا جلو گیری شود از فتنه دشمنانی که خود را در لباس دوست جلوه می دهند داعش و وهابیت که تا دیروز امام زمان نمی شناختند شیعه می کشتند الان هم می کشند تا خود رابه جای یاران آن مصلح جلوه دهند
امام زمان «عج»( بهشت اهل بیتیان)

امام زمان «عج»( بهشت اهل بیتیان)

مربوط به چهارده معصوم و آشنایی باگل سر سبدامام زمان(عج)و دوران انتظار تا جلو گیری شود از فتنه دشمنانی که خود را در لباس دوست جلوه می دهند داعش و وهابیت که تا دیروز امام زمان نمی شناختند شیعه می کشتند الان هم می کشند تا خود رابه جای یاران آن مصلح جلوه دهند

مهدویت -فواید امام غایب (پایداری مکتب)



فواید امام غایب



 پایداری مکتب

 

هرجامعه ای برای حفظ تشکیلات خودوادامه راه تا رسیدن به مقصد، به وجود رهبری


 آگاه نیاز دارد، تا اجتماع، تحت نظر وفرماندهی او در مسیر صحیـــح، حرکت کند.


وجود رهبر، پشتـــوانه بزرگی برای افراد است ، تا در یک سازمانـــــــــــدهی منظّم ،

 

 دستاوردهای قبلی را حفظ کنند و به تقویت برنامه های آینده، همّت گمارند. رهبـــــر

 

  زنده وفعّال ، گرچه در میان جمعیـــــت وافراد خود نباشد ، از ترسیم خطـوط اصلی

 

  و ارائه راهکارهای کلّی ، کوتاهی نمـی کند و به واسطــــــه های گوناگون ، دربــارۀ

 

  راه های انحرافی ،هشدار می دهد.


امام عصر(عج)  در غیبت است؛ ولی وجود او عامل جدّی برای حفظ مکتب شیعـــــه


 است . او با آگاهی کامل از توطئه های دشمنان ، به شیوه های مختلــــف ، مرزهای 


فکری  شیعیان را پاسداری می کند و آن گاه که دشمن فریبکاربا وسیله ها وابزارهای


 گوناگون، اصول مکتب و اعتقادات مردم را نشانه می گیرد، با هدایت وارشاد عالمان

 

و برگزیدگان، راه های نفوذ اورا می بندد.




برای نمونه عنایت حضرت مهدی(عج) به شیعیان بحرین را از زبان علّامه مجلسی* 


می شنویم:


در روزگار گذشته ، فرومانروایی ناصبی بر بحرین حکومت می کرد که وزیرش در


 دشمنی با شیعیان ، گوی سبقت را از او ربوده بود. روزی وزیربر فرمانروا وارد شد


 واناری را به دست او داد که به صورت طبیعی ف این واژه بر پوست آن نقش بسته


 بود:«لا اله الا الله محمَد رسول الله، ابوبکرو عمر و عثمان و علی خلفاء رسول الله»


. فرمانروا از دیدن آن بسیار در شگفت شد و به وزریر گفت:« این،  نشانه ای آشکار


 و دلیلی نیرومند بر بطلان مذهب تشیع است. نظر تو درباره شیعیان بحرین چیست؟»


وزیر پاسخ داد:«به باور من، باید آنان را حاضر کنیم و این نشانه را به آنان ارایــــه


 دهیم.اگر آن را پذیرفتند، از مذهب خود دست می کشند،وگرنه باید یکی ازاین سه کار


 را انتخاب کنند:پاسخی قانع کننده بیاورند یا جزیه**بدهند یا این که مردان شــــان را


 می کشیم زنان و فرزندان شان را اسیر می کنیم و اموالشان را به غنیمت می بریم».


فرمانروا، رای او را پذیرفت و دانشمندان شیعه را نزد خود فرا خواند. آن گاه انار را


 به ایشان نشان داد و گفت:« اگر در این باره دلیلی روشن نیاورید، شما را می کشم و


زنان و فرزندانتان را اسیر می کنم یا این که باید جزیه بدهید». دانشمندان شیعه، از او


 سه روز مهلت خواستند . آنان پس از گفت وگوی فراوان به این نتیجه رسیدند کـه از


میان خود ، ده نفر از صالحان و پرهیزگاران بحرین را برگزینند.آن گاه از میان ایــن


 ده نفر نیز سه نفر  را برگزیدند و به یکی از آن سه نفر گفتند :«تو امشب به ســـوی 


صحرا برو و به امام زمان (عج) استغاثه کن و از او، راه رهایی  از این مصیبـت را


 بپرس؛ زیرا او امام و صاحب ماست».


آن مرد چنین کرد؛ ولی موفّق به زیارت حضرت نشد. شب دوم نیز دوم را فرستادند. 


او نیز پاسخی دریافت نکرد. شب آخر، نفر ســوم را که محمّــدبن عیســی نام داشــت


 فرستادند. او به صحرا رفت و با گریه و زاری از حضرت، کمک خواســت. چــون 


آخر شب شد ، شنید مردی خطاب به او می گوید : " ای محمّدبن عیسی! چرا تــو را


 به این حال می بینم و چرا به سوی بیابان بیرون آمده ای ؟» محمّدبن عیســـی از آن


 مرد خواست که او را به حال خود واگذارد. او فرمود: « ای محمّدبن عیسی! منــــم 


صاحـــب الزمان. حاجــــت خــــود را باز گـــو». محمّــدبن عیســـی گفـــت:«اگر تو


 صاحب الزمانی، داستان مرا می دانی و به گفتن من نیاز نیست». فرمود:« راســـت


 می گویی. توبه دلیل آن مصیبتی که برشما وارد شده است،به این جا آمــــــــده ای».


عرض کرد:«آری؛ شما می دانید چه برما رسیده است و شما امام وپناه  ما هستیــد».


 پس آن حضرت فرمود:« ای محمّدبن عیسی! در خانه آن وزیر – لعنه الله علیــه – 


درخت اناری است. هنگامی که آن درخت، تازه انار آورده بود ، او از گِل ، قالبی به


 شکل انار ساخت. آن را نصف کرد و در میان آن ، این جملات را نوشت. سپـــــس


 قالب را بر روی انار که کوچک بود،گذاشت و آن را بست. چون انار در میـــان آن


 قالب بزرگ شد، آن واژه ها برروی آن نقش بســـت. فردا نزد فرمانروا می روی و


 به او می گویی که من پاسخ تو را در خانه وزیر می دهم. چون به خانه وزیر رفتـید


، پیش از وزیربه فلان اتاق برو . کیسه سفیدی خواهی یافت که قالب گِلی در آن است 


. آن را به فرمانروا نشــــان ده. نشانه دیـــگر این که به فرمانروا بگو : چون انار را


 دونیم کنید، جز دودو خاکستر، چیزی در آن نیست».


محمدبن عیسی از این سخنان بسیار شادمان شد وبه نزد شیعیان بازگشت. روزدیـگر، 


آنان پیش فرمانروا رفتند و هر چه امام زمان (عج) فرموده بود، آشکار شد.


فرمانروای بحرین با دیدن این معجزه به تشیع گروید و دستور داد وزیرحیله گر را به


 قتل رساندند.***

 

 

منابع وتوضیحات :


*او از علمای بزرگ شیعه عصر صفوی است که آثار فراوانـــــــی از خود به جای


 گذاشته  که معروفترین آن ها کتاب بحار الانوار است . این کتاب، مجموعــــــه ای 


گران سنگ از کلمات اهل بیت (ع) است که در 110جلد تنظیم شده . وی در ســال


1111ق وفات یافت و در مسجد جامح اصفهان دفن شد.


**پولی که غیر مسلمانانی که در پناه حکومت اسلامی زندگی می کنـــــند، در برابر


 تامین امنیت و برخورداری از امکانات به دولت اسلامی می پردازند.


***بحارالانوار، ج52، ص178.



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد