تربیت وهدایت
شیخ صدوق (قدس)روایت کرده است : ابو نصر [خادم امـــام حســـــن عسکــــری(ع)]
می گوید:
بهخدمت حضرت مهدی(عج) رسیدم. فرمود:«آیا مرا می شناسی؟» عرض کردم:«آری».
فرمود:«من کیستم؟»گفتم:«شما آقای من وپسرآقای من هستید». فرمود:«مقصــــودم این
نبود َ».عرض کردم :« خداوند مرا فدای شمــا بگردانـــد! شما بفرماییـــد». فرمـــود:«من
آخرین وصی پیامبــرم ، خداونـــد به وسیلـــه من، بلا را ازخاندانـــم و شیعیانـــم برطرف
می کند».*
در روایت یاد شده گرچه ابو نصر پاسخ امام را می دهد؛ ولی امام(عج) اورا راهنمایـــی
می کند و معرفت و شناخت بیشتر و عمیق تری را به او می بخشد و آن، شناختن جایگـاه
امام و معرفت آثار وجودی اوست. بدیهی است که شناخت امام به عنوان آخرین جانشیــن
پیامبر، اطاعت وتسلیم کامل در برابر اورا به دنبال دارد.
*همان ، ج2 ، باب43، ح12، ص171.
معجزات وکرامات
ابراهیم بن احمد نیشابوری گوید:
زمانی که عمرو بن عوف[که فرمانروایی ستمگر بود و به کشتن شیعیـان ،علاقه فراوان
داشت] قصد کشتن مرا کرد ، به شدت بیمناک شدم و وحشت همه وجـــودم را فراگرفت.
پس با خاندان و دوستان خود خود خداحافظی کرده و رو به جانب خانـــه امـــام حســـن
عسکری(ع) کردم تا با ایشان نیز وداع کنم و در نظر داشتم که پس از آن بگریزم. چون
به خانه امام وارد شدم ، در کنار امام حسن عسکری(ع)پسری دیدم که رویش مانند شب
چهاردهم می درخشید، به گونه ای که ازنور سیمای او حیران گشتم و نزدیک بود آنچــه
را در خاطر داشتم[یعنی ترس از کشته شدن و تصمیم به فرار] فراموش کنم.
[در این هنگام آن کودک] به من گفت:« ای ابراهیم! نیازی به گریختن نیست . به زودی
خدای متعال ، شرّ او را از تو دور خواهد کرد».
حیرتم بیشتر شد. به امام عسکری گفتم:«فدای شما شوم! این پسر کیست که از درون من
خبر می دهد؟»امام عسکری(ع) فرمود:«او فرزند من وجانشین پس ازمن است»... .
ابراهیم گوید:«بیرون آمدم؛ در حالی که به لطف خداوند امیـدوار بودم وبه آنچــه از امام
دوازدهم، شنیده بودم، اعتماد داشتم. چندی بعد، عمویم مرا به کشته شدن عمروبن عــوف
، بشارت داد».*
نیز در روایتی که جناب حکیمه عمه بزرگوار امام عسکـــری (ع) درباره ولادت امــام
مهدی (عج)نقل کرده ، آمده است:
چون روز هفتم فرا رسید ، آمدم وسلام کردم و نشستم . امام فرمود :«فرزندم را نزد من
آور. من سرورم را آوردم ...امام فرمود:«فرزندم! سخن بگوی». نوزاد [لب بگشـودو]
پس از گواهی به یگانگی خداوند و درود بر پیامبر اکرم و پدران بزرگوارش، این آیات
را تلاوت فرمود:
(بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الَّحیمِ# وَ نُریدُ اَن نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ استُضعِفُوا فِی الاَرضِ وَنَجعَلَهُم اَئِمَّهً وَ
نَجعَلَهُمُ الوارِثینَ وَ نُمَکِّنَ لَهُم فِی الارضِ وَ نُرِی فِرعَونَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنهُم ما کانُوا
یحذَرُون**)
به نام خداوند بخشنده مهربان وما اراده کردیم بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنــان را
پیشوایان و وارثان روی زمین قراردهیم و حکومتشان را در زمین پا برجــا سازیــم و به
فرعون و هامان و لشکریانش ، آنچه را از آن ها [=بنی اسرائیل]بیم داشتنــــد ، نشـــان
دهیم.***
*اثبات الهداه، ج3 ، فصل 7، ص700.
**سوره قصص، آیه 5 و 6.
***کمالدین و تمام النعمه، ج2، باب42، ح1، ص143.